زینا کوپر تکتک لحظههای زندگیاش را زندگی میکند. او از تمام حواس پنجگانهاش استفاده میکند تا جهان اطرافش را کشف و بررسی کند. و تمام این کارها را بدون داشتن نعمتی انجام میدهد که ما همیشه آن را نادیده میگیریم: بینایی.
او با سندروم مارفان، نوعی اختلال در بافتهای پیوندی، متولد شده است که یعنی تقریبا نابیناست. اما او نابیناییاش را چهار دهه از جهان مخفی میکند، تا اینکه مانچ، یک سگ راهنما سرشار از ویژگیهای مثبت، یک شبه به زندگی او وارد میشود، و ناگهان پنهان کردن نابیناییاش بعد از سالها بر همگان آشکار میشود.
آنچه میبینی، وقتی نمیتوانی ببینی، سفر زینا را در پذیرفتن محدودیتهایش به تصویر میکشد. او از خوانندگانش میخواهد تا زیبایی را در عیب و نقص خود پیدا کنند. این کتاب به شما کمک میکند زیبایی زندگی را تحت هر شرایطی پیدا کنید.