زبانمان ما را به تمایز میان بدن و من تشویق میکند. ما کلمه واحدی نداریم که امکان گفتن بدن ـ من را بدهد. ممکن است بگوییم بدن من که درست همانگونه است که میگوییم ماشین من و اینگونه معنی میدهد که بدن فرد دارایی اوست اما به یقین خود او نیست. اکنون مدتی است که گشتالتدرمانگران و تحلیلگران معاصر، بدن ذهن را به عنوان واحد یکپارچهای میدانند که قبلا به روان و تن مجزا شده بود. دو نویسنده و متخصص بالینی، رشتههایی را به هم پیوند زدهاند که ما میدانستیم به هم تعلق دارند اما پیش از این تلفیق، این معنا را نداشتند.