این داستان، روایت زندگی ساکنین یک ساختمان در پاریس است ;یعنی روایت مهاجرین، آدمهای گریخته از وطن، دل مشغولی، مشکلات روزمره و تنگناهای غربت .نویسنده به شیوهای خاص و با نقب زدن به زندگی خصوصی شخصیتهای داستان، روایتی شگفت از مردان و زنانی به دست میدهد که در پی مهاجرت، اندک اندک هویت خویش را رو به فراموشی سپردهاند، بلکه به انسانهایی مسخ شده بدل گشتهاند .در این هنگامه، عشقها تبدیل به روابط پیش پا افتاده و مبتذل جنسی تنزل کرده و همه چیز در چنبری از خودباختگی رنگ باخته است .