من در طول سالیان برای مخاطبانم به عنوان یک معمار، فیلسوف، آمارشناس، متخصص تحقیق در عملیات و یا یک دانشمند در حوزههای رفتارشناسی، اطلاعات، مدیریت، سازماندهی و سیستمها معرفی شدهام. اما هیچکدام از اینها به خوبی شخصیتی که یک دانشجو به من نسبت داد مرا معرفی نمیکند که من واقعا که هستم. او گفت که من یک مساله حل کن بودهام.
«حل مساله» کاری بوده است که من در تمام دوران بزرگسالیام با استفاده از هر دانشی که در دسترسم بوده و به من مربوط بوده است، انجام دادهام. دردوره میانه از منظر علمی این کار را میکردم و فلسفه را هم در کنارم داشتم. و حالا در آخرین دوره کاریام، خود را شیفته هنر حل مساله میبینم که فلسفه و علم را هم در کنارم دارم.