این کتاب پیدایش جهان مدرن را از منظری جهانی بررسی میکند. تحقیقات پیشین این فرض را بدیهی میشمردند که مفهوم برآمدن غرب میتواند پیدایش جهان مدرن را توضیح دهد، و بر این نکته تاکید میکردند که اروپا ویژگیهای منحصر به فردی داشته که به آن(و فقط به آن) امکان میداده است زودتر از دیگران مدرن شود، و از این رو، صلاحیت اخلاقی و قدرت این را داشته باشد که مدرنیته را در نقاط دیگر جهان رواج دهد. همه این تحقیقات به نوعی استثنایی بودن اروپا را میپذیرفتند و هدف اصلی آنها توضیح، توجیه و دفاع از برآمدن غرب برای سلطه جهان بوده است. اما همانگونه که در این کتاب نشان داده میشود، اروپاییان استثنایی نبودند و یکی از مهمترین نکات تاریخ جهان تا اوایل قرن نوزدهم، همانندی گستردهی آسیا و اروپا بود.