بدن انسان در حال فرسودن است. بیماریهای توانفرسا شروع می شوند، آرام پیشرفت می کنند، به مرحلهای دردناک میرسند و سرانجام موجب نابودی بدن می شوند. این روند به خصوص در اختلالات مغزی، و ازجمله هولناک ترین آنها، آلزایمر یا دیگر انواع زوال عقل، مشاهده می شود؛ یکی از ترسناکترین بیماری ها برای علم پزشکی امروز که همیشه هم در سرخط خبرهاست. در این کتاب میخواهم به شما بگویم که سرنوشت مغزتان دست ژن هایتان نیست. اجتنابناپذیر هم نیست. اگر شما ازجمله افرادی هستید که از انواع دیگر اختلالات مغزی مانند سردردهای مزمن، افسردگی، صرع یا بیحوصلگی شدید رنج میبرید مقصر DNA شما نیست. سبب همه اینها غذایی است که میخورید. بله درست متوجه شدید: اختلال در عملکرد مغز از خوردن نان صبحانه شروع می شود… و من قصد دارم این را ثابت کنم. باز هم تکرار میکنم، چون میدانم به نظر عجیب میآید: غلاتِ امروزی به صورتی آرام در حال نابود کردن مغز ما هستند. منظورم از “امروزی” فقط آرد سفید تصفیه شده، پاستاها و برنج نیست که مخالفان چاقی آنها را زیانبار اعلام کردهاند؛ منظورم تمامی دانهها و غلات و فرآوردههای حاصل از آنهاست که به عنوان مواد غذایی سالم و مفید پذیرفته شدهاند، مثل سبوسِ گندم، سبوسِ جو، هفت غله و سایر انواع غلات. این یک داستان علمی ـ تخیلی نیست، حقیقتی است مستند. هدف من از نوشتن کتاب غلات و مغز ما فراهم آوردن اطلاعاتی صحیح بر اساس دیدگاههای متحول کننده علمی و فیزیولوژیک امروزی است.