دنیل چچیک در این اثر ادبی، بیمقدمه خوانندگان را به سفری از عمیقترین و تاریکترین درهها تا درخشانترین ارتفاعات ذهن انسان میبرد. او به پیروی از سنت بزرگ گفتوگوهای افلاطونی به پرسشهای مهمی که از هنگام طلوع فلسفه تا به امروز ذهن بشر را تسخیر کردهاند، میپردازد: محدود بودن فرصت زندگی انسان، مبارزه و تقابل فرد با همرنگی و همراهی با اکثریت، روابط بین نسلی و محدودهی ادراک انسان.
دنیل چچیک، یک رواندرمانگر اگزیستانسیال است. او با الهام از بزرگترین متفکران عصر ما کتابی ارائه میدهد که چالشها و تلاطم این ذهنهای بزرگ را به تصویر میکشد. او در پاسخ به سوال مترجم دربارهی هدف این اثر میگوید: «هدف اصلی من از نوشتن این کتاب، ترغیب انسانها به پرسشگری از خودشان و تجسس دربارهی اندیشهها و عقایدشان است.» این کتاب به شیوهی مناظره نوشته شده و در آن مردی جوان با خودِ بالغترش دربارهی مسائل بنیادیِ زندگی گفتوگو میکند.
آثار دیگر این نویسنده عبارتند از «به دریاچه خیره شو» و «ده راه برای تبدیل شدن به نطفهای بهتر».