نویسندگان کتاب استراتژی اقیانوس آبی معتقدند به جای ورود به رقابت خونین در اقیانوس سرخ باید وارد فضای بازار نامحدود اقیانوسهای آبی شد و دست به خلق تقاضا زد؛ بازاری که در آن قواعد بازی مشخص نشده است و فرصت برای سودآوری و رشد بسیار وجود دارد. اما هنگامی که شرکتی اقیانوسی آبی خلق میکند و نتایج عملکرد قدرتمند آن شناخته میشود، دیر یا زود تقلیدکنندگان در افق ظاهر میشوند. عبارت ”کمک! اقیانوس من دارد سرخ میشود“ معروف احساسی است که بسیاری ار مدیران مکررا بیان میکنند.
اما چگونه میتوانیم با این دشواری دست و پنجه نرم کنیم؟ در هر صنعت یا بخش اقتصادی که باشیم، باز هم میتوانیم با تکیه بر آموزهها، ابزارها و چارچوبهای استراتژی اقیانوس آبی با این مسئله روبهرو شویم و از آنها عبور کنیم. این استراتژی به ما نشان میدهد که چگونه میتوانیم خودمان را از اقیانوس سرخ رقات خونین برهانیم و به بازاری بیرقابت در اقیانوس آبی وارد شویم که مشخصهی آن تقاضای جدید و رشد سودآور و پرتوان است. درک فرآیند بازسازی اقیانوس آبی خلقی در تضمین آن اهمیتی کلیدی دارد؛ بقایی که نشان میدهد اقیانوس آبی خلقی یکباره نیست بلکه فرایندی تکرارشدنی و نهادینه شده در داخل سازمان است.