در «رهبر عزیز»، یکی از ماموران عالیرتبه ضد اطلاعاتی کره شمالی زندگیاش در مقام شاعر درباری کیم جونگ ایل و فرار نفس گیرش به سوی آزادی را شرح میدهد. جنگ جین سونگ در کره شمالی زندگی شاد و خوبی داشت: حتی هنگامی که کشور دچار قحطی بود و آدمهای بسیاری از گرسنگی مردند، جیره غذایی او قطع نشد، مجوز سفر داشت، اطلاعات سانسور نشده در اختیارش بود و با شخص کیم جونگ ایل نشست و برخاست میکرد. به نظر میرسید زندگیاش در پیونگ یانگ در امن وامان است. اما این امتیازات و رفاه در آستانه نابودی بود چرا که مجله ممنوعهای را که به دوستش داده بود گم شده بود. حالا جنگ جین سونگ برای نجات جان خودش و خانوادهاش چارهای جز فرار نداشت.
تا کنون هیچ کدام از نخبگان کره شمالی چگونگی عملکرد این کشور تمامیتخواه و دستگاه تبلیغاتیاش را توصیف نکرده بود. در داستان نفسگیر فرار جنگ جین سونگ به کره جنوبی افشاگری حیرتانگیزی بیان میشود: رهبر عزیز «داستان دراماتیک غیر ممکنی است... یکی از بهترین تصویرپردازیها و در عین حال کابوس کره شمالی.»