«اورازان»، ده مورد بحث این مختصر، دهی است مثل هزاران ده دیگر ایران، که زمینش را با خیش شخم میزنند و بر سر تقسیم آبش همیشه دعوا برپاست و مردمش بهندرت حمام دارند و چاییشان را با کشمش و خرما میخورند. و اگر نویسنده این سطور آن را برگزیده به علت علایقی بوده است که به آنجا داشته. «اورازان» مولد اجداد او بوده است و از نظر وابستگیهای مادی و معنوی بهخصوصی که در اینگونه موارد انگیزه رفت و آمدهای از ده به شهر و از شهر به ده میشود تاکنون پنجشش باری اتفاق سفری به آن ناحیه برای او دست داده است که آخرین آنها در تابستان 1326 بوده. مجموع مدت اقامت نویسنده در آنجا ضمن این مسافرتهای موسمی و متناوب به بیش از یک سال رسیده و تهیه این یادداشتها مشغولیت ایام اقامت او در آنجا بوده است. و اکنون که ترتیبی به آنها داده میشود و برای انتشار آماده میگردد خود نویسنده نیز نمیداند که آن را از چه مقوله بداند؟ آیا سفرنامه است؟ تحقیقی از آداب و رسوم اهالی است؟ یا بحثی درباره لهجهای است؟ چون وقتی این یادداشتها فراهم میشده است هیچ قصدی در کار نبوده. حتی قصد انتشار آن. و همانطور که گذشت فقط مشغولیتی بوده است در ایام فراغتی. و برای دیگران نیز اگر به هیچ کاری نخورد، دست کم مشغولیتی برای ساعات فراغشان خواهد بود.