جردن بنکس کلاسهفتمی در زندگیاش هیچچیزی را بیشتر از طراحی کردن دوست ندارد ولی والدینش به جای این که او را به هنرستان رویاهایش بفرستند، در یک مدرسه خصوصی معروف ثبت نامش میکنند. جردن در میان تمام دانشآموزان پایه هفتم، جزء معدود بچههای رنگینپوست است. او هر روزی را که در دبیرستان خصوصی پرآوازه ریوردیل میگذراند، بیشتر به این نتیجه میرسد که در دو دنیای متفاوت گیر افتاده و انگار به هیچ کدامشان تعلق ندارد. به همه اینها تازهوارد بودن را هم اضافه کنید. آیا جردن جایگاهش را در مدرسه جدیدش پیدا کند و از طرف دیگر هم روابطش را با بچههای محلهاش حفظ کند و از همه مهمتر، بتواند خودش باشد؟