شکوه و اعتبار هیچ یک از فیلمسازان امریکایی هرگز به اندازه جان فورد نبوده است. اسطوره فورد آن چنان تثبیت شده و ماناست که اورسن ولز جوان، فیلم ساختن را با تماشای چندباره دلیجان آموخت و همواره بر این نکته تاکید می کرد که جان فورد تنها کسی بوده که راه او را برای ساخته شدن همشهری کین و زانادو هموار کرده است. آلفرد هیچکاک درباره او گفته است: «یک فیلم از جان فورد یک کامروایی بصری مطلق است. فصاحت شیوه تصویرسازی او در بیپیرایگی، وضوح و سادگی مشهود ریشه دارد.» فرانک کاپرا، فورد را «شکوه ناب» مینامد و الیا کازان اعتراف میکند که حتی پس از ساختن بیش از ده فیلم، باز هم برای این که به اصالت سینما یا تصویر سینمایی نزدیکتر شود، دستاوردهای هنری آثار فورد را مورد مطالعه و واکاوی قرار میدهد. آفریننده در بارانداز میگوید: «فورد به من آموخت چگونه آنچه در ذهن دارم را به زبان تصویر بیان کنم... جک (جان) به من آموخت به نماهای طولانی اعتماد کنم.»