تقریبا یک سده است که اوتس مرده، اما نه در تخیلات سیم. در خیال سیم، اوتس همصحبت همیشگی، یار و یاور، و مشاور است. علاقه سیم به قطب جنوب زیر سایه اشتیاق جنونآمیز عمو ویکتورش قرار گرفته. عمو ویکتور سیم را به سفری رویایی، به طبیعت وحشی و یخزده جنوبگان میبرد، اما سفرشان به کشاکشی برای زنده ماندن و چالشی در برابر هر آنچه که میداند و دوست میدارد تبدیل میشود.