با روی کار آمدن عیدی امین، رئیس جمهور مستبد کشور آفریقایی اوگاندا، در سالهای 1971 تا 1979 قانونی تصویب میشود که مطابق آن، آسیاییتبارهای اوگاندا، به ویژه هندیها، باید طی 90 روز اوگاندا را ترک کنند و آفریقا را برای آفریقاییها بگذارند.
آشا در اوگاندا به دنیا آمده اما پدر و مادرش اهل هندوستان هستند و با تصویب این قانون مجبور است بهترین دوستش یوسافو را که آفریقاییتبار است ترک کند و از کشور خارج شود.
آشا اوگاندا را وطن خودش میداند و تمام خاطراتش در آنجا شکل گرفته... این جدایی برای هر دوی آنها سخت و البته پرماجرا است...
غروب نارنجی اوگاندا روایتگر داستان دو دوست است که هر چند آفریده ذهن خلاق نویسنده هستند اما سرنوشتشان به حوادث تاریخی و واقعی آفریقا گره خورده است.