آرچی کوچولو خیلی دوستداشتنی بود. همه همین را میگفتند. تا اینکه یک روز یک کلمهی جدید یاد گرفت و از آن به بعد دوست داشت همیشه و همهجا - موقع خواب، وقت حمام یا غذا خوردن- فقط همین یک کلمه را بگوید....
داستانی بامزه و دوستداشتنی برای همهی کوچولوهایی که تمام مدت میگویند "نه!" و البته برای مامان و بابایشان!