جستجو نتیجهای نداشت
نتیجه جستجو
از
تا
آرتور: (میخندد) پریشب. فرانکو: رمان رو میگم. آرتور: آفرین (آرتور به سمت آشپزخانه خارج میشود.) فرانکو: باور نمیکنی؟ آرتور: (خارج از صحنه) چرا باور میکنم...