آکونین با موفقیت ما را به روسیه ی قرن نوزدهم منتقل می کند، با این حال، این رمان یک معمای کاملا مدرن است.
متیو پرل
اراست فاندورین و معمایی دیگر
پاریس، 1878: یک عتیقهشناس عجیب و نه تن از خدمه خانهاش در عمارتی باشکوه واقع در خیابان گرونل به قتل رسیدهاند و یک مجسمه گرانبهای هندی مفقود شده است. تنها مدرک به دستآمده از صحنه جرم یک نشان طلایی به شکل نهنگ است. این نشان تزیینی در واقع نماد لویاتان است، یک کشتی بخار غول پیکر که به زودی عازم کلکته میشود. قاتل باید در بین مسافران آن کشتی باشد. در قاهره، یک دیپلمات جوان روسی که کمی لکنت دارد، سوار کشتی میشود - او کسی نیست جز کارآگاه آراست فاندورین بیباک. او برای کمک در پیدا کردن قاتل به کمیسر «پاپا» گش فرانسوی ملحق می شود. آیا همینطور که کشتی لویاتان به سوی مقصدش در حرکت است، فاندورین میتواند هویت قاتل را کشف کند، حتا اگر مسافران کشتی یک به یک کشته شوند؟