چشم پزشک برای اما عینک تجویز میکند، اما به نظر اما عینک مسخره است. لئون، یکی از بچههای مهدکودک، عینک دارد.
اما از او خوشش نمیآید.
در عینک سازی اما دوست ندارد عینک انتخاب کند.
وقتی عینکش آماده میشود، نمیخواهد آن را به چشمش بزند.
حتی وقتی هم که مامانش به او قول جایزه میدهد. قبول نمیکند.
لئون به اما میگوید که عینکش جادویی است و با آن چیزهایی را میبیند که قبلا نبودهاند. اما به سراغ عینکش میرود و یواشکی آن را امتحان میکند....