براین مگی، فیلسوف و شاعر و نویسنده و سیاستمدار مشهور انگلیسی، در رمان مواجهه با مرگ شخصیتها را در روایتی جذاب و تکاندهنده به مواجهه با زندگی و عشق و مرگ میکشاند. رمانی غریب از کسی که او را با گفتگوها و آثار فلسفیاش میشناسیم. فقط مرگ است که میتواند به زندگی معنا بدهد. چیزی که تا ابدالآباد وجود داشته باشد، معنا هم ندارد. به علاوه اگر پایانی وجود نداشته باشد، کلیتی هم وجود ندارد و وقتی کلیتی وجود نداشته باشد، هویتی هم وجود ندارد. اگر نابودنشدنی بودیم، نمیتوانستیم در مقام فرد انسانی موجودیت داشته باشیم. با این تفاصیل مرگ برایمان اتفاق نیست. بخش لاینفکی از زندگی است. اگر قرار است وجود داشته باشیم، مرگ هم باید باشد. پس مرگ نه تنها بدبیاری نیست فاجعهای نیست که از بیرون بر ما تحمیل شود و ما را نابود کند - بلکه پیششرط زندگی معنادار است. بنابراین نمیتوانیم، هم توقع داشته باشیم زندگیمان معنایی داشته باشد، هم از مرگ متاسف باشیم، چون تاسف از مرگ یعنی تاسف از موجودیت فردی .