«کمی تا قسمتی معمولی» به دورهای از زندگی یک دختر نوجوان، به نام نورا، میپردازد که بهتازگی درمانهای طولانی سرطان را پشتسر گذاشته و قصد دارد به روال عادی زندگی خانوادگی و تحصیلیاش بازگردد. در یک خلأ دوساله، دختر نوجوان فاصلهی بسیاری از خانه و مدرسه گرفته است. گرچه او در یک بیمارستان روزانه درمان سرطان را طی میکرده و اغلب شبها به خانه برمیگشته، اما حالا رفتارها و عاداتاش به نظر پدرومادر غریب و غیرقابلدرک میآید. در مدرسه نیز برقراری ارتباطی دوباره با معلمین و دانشآموزان برای نورا با چالشهای بسیاری همراه است که هر فصل از این رمان به بخشی از آنها میپردازد.