ادوین یک پسر معمولی نیست. او پادشاه است، با یک تاج، زره خودش و یک کاخ با راهروهای مخفی و همهچیز. وقتی خبر هیولای وحشتناک و غولپیکر به شاه ادوین میرسد، میفهمد باید برود و با او بجنگد. پس قطعا امپراتور نربایسن خبیث نقشه خیلی موذیانهای برای هیولا دارد. البته که دارد...