ایدی: متوجهش شدم!
دورا: چهل سالشه، عین چهارده سالههاست.
ایدی: میگما چه زود گذشت.
دورا: نمیدونستم روم رو کدوم ور بگیرم.
ایدی: فکر نکنم کسی دیگهای متوجه شده باشه.
دورا: دیدم یکی از اون خلالها افتاد رو کلاهگیس خواهرت.
ایدی: اون گولاهگیس نیست جونم.
دورا: نیست؟
ایدی: نه ـ همش طبیعیه... دونهدونهش از زیر پوست سرش سبز شده. سالهاست بهش التماس میکنم موهاش رو یه کم مدل امروزی بزنه. ولی بهتره الکی گل لگد نکنم...