هنوز هم که هنوز است شنیدن نام «تیمورتاش» همه را به یاد عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار پهلوی اول میاندازد. حدود هشت دهه از قتل تیمورتاش در زندان قصر میگذرد. در این هشت دهه «تیمورتاش»های دیگری هم در عرصههای سیاسی، فرهنگی و هنری ظهور کردهاند اما هرگز نتوانستهاند نامی همپای «عبدالحسین» به دست بیاورند.
ایرج هم یک «تیمورتاش» بود اما این تیمورتاش بودن او را درسایهی شهرت عموی بزرگش نگه داشت. کودکی ـ و چه بسا همهیعمرش ـ درسایه عمو گذشت و جوانیاش درسایهی عمهای که در پزشکی نامدار بود و عموزادههایی که به منبع شهرت فامیل نزدیکتر از او بودند. اما او در حوزهی فعالیتهای خود آثار ماندگاری خلق کرده است. ترانهسرایی است که کمتر از او شنیدهایم، در جوانی روزنامهنگاری را تجربه کرد، و همزمان ترانهسرای رادیو شد و با بسیاری از خوانندگان مشهور عصر خود همکاری کرد. همکاری موثری که آثار ماندگاری را به تاریخ موسیقی ایران هدیه کرده است. ایرج تیمورتاش بیش از هر چیز خود را معلم میدانست و عاقبت وقتی راه تدریس به رویش بسته شد، در تنهایی تکید و در کنج عزلت جان سپرد.