«در جهانی مادیگرا که بخش بزرگی از کارهایمان را بر اساس واکنش به دیگران یا تمرکز بر آنها انجام میدهیم سوال کردن از خودمان شاید غیرعادی به نظر برسد. خیلی از ما در تمام شغلها یاد گرفتهایم مهارت مذاکره و رهبری به توانایی صحبت کردن برمیگردد یا حتی چیزی فراتر از توانایی صحبت کردن ... اینکه مذاکره موفق یعنی جواب همه سوالها را بدانی.»
در این کتاب به جای راهکار همیشگی یعنی جستجو برای یافتن پاسخ تمامی سوالات رویکردی متفاوت در پیش میگیریم: پرسیدن. «ظاهرا آلبرت اینشتین گفته است اگر یک ساعت برای حل مشکلی وقت داشته باشد پنجاه و پنج دقیقه آن را به فکر کردن درباره آن مشکل و پنج دقیقهاش را به راهحلها اختصاص میدهد.» اما در این مدت باید به چه چیزی فکر کرد؟ سوال اساسی برای یافتن مشکل و راهحل آن چیست؟