رگینه اولسن، نخستین باری که کی یرکگور او را در 1837 دید، چهارده سال بیش نداشت. نام او نخستین بار در یادداشتی به تاریخ 2فوریه 1839 ظاهر میشود که کی یر کگور در آن او را ملکه فرمانروای قلبم، ... نهفته در اعماق پنهان سینهام میخواند. او این راز پنهان را چنان خوب حفظ کرد که خود رگینه هم وقتی که او بی مقدمه در 8 سپتامبر 1840 با شور و حرارات به او پیشنهاد ازدواج داد جا خورد و در شگفت شد.