درست است که من، تیمی خرابکار - خفنترین کارآگاه جهان - الان در کیوست فلوریدا هستم، اما برای تعطیلات و خوشگذرانی که نیامدهام. برای ماه عسل مادرم و دیو دربان هم همراهشان نیامدهام، چون هیچ مدرکی پیدا نکردهام که نشان بدهد آنها ازدواج کردهاند. بدتر از همه، شریک تجاری سابقم به کوبا فرار کرده تا پناهندگی بگیرد و حالا توی این لانه تبهکاریها، فقط من ماندهام و یک کارآموز بدون حقوق. توی این جزیره حریم شخصی وجود ندارد، اما من یک چیز را میدانم: گنج وجود دارد...