در بررسیهای معرفتشناسی کانت، اثری از زمان و چگونگی شکلگیری مفاهیم عقلی در یک بستر تاریخی نبود. از این رو پیدا نبود که این مفاهیم و صورتهای عقلی در چه زمانی و به چه ضرورتی در تاریخ هستی انسان پیدا شده است.
اما کاسیرر به صورتها و مفاهیم عقلی به عنوان پدیدهای تاریخی نیز نگریست و پیدایش و تکامل تدریجی آنها در بستر زمان و به یاری دادهها عینی قومشناسی، زبانشناسی و علوم اجتماعی دیگر به بررسی کشید به سخن دیگر نظریه پویایی اجتماعی را در معرفتشناسی وارد کرد و به بحث شناخت وجههای نوین بخشید.
( پیوند اصیل آگاهی زبانشناختی و آگاهی اسطورهای - دینی، اساسا با این واقعیت بیان میشود که همه ساختارهای کلامی و همچنین همه هستیهای اسطورهای به گونهای برخوردار از برخی قدرتهای اسطورهای پدیدار میشوند... به نحوی که کلمه به صورت نوعی نیروی آغازین در میآید که سراسر هستی و عمل از آن صورت می گیرد.)