جستجو نتیجهای نداشت
نتیجه جستجو
از
تا
چارلی وقتی به قلعه فیرفکس میرود با خانوادهای از اشباح آشنا میشود که خیلی غمگینند، ولی مجبورند برخلاف میلشان نمایشهای شاد برگزار کنند و آواز بخوانند و این موضوع چارلی را بر آن میدارد که کمکشان کند.
افراد خانواده گرکنزولاها خیلی طمعکار هستند و روح لولا را به ستوه آوردهاند تا جای پولهایش را بگوید. چارلی و دوستان اشباحش به کمک لولا میروند، اما شکم چارلی گنج را دست نیافتنی میکند و ...
مکس، مری و یاتردی برای شادی و سرگرمی به شهربازی میروند، اما صاحب شهربازی مجورشان میکند که نقش اشباح قطار وحشت را بازی کنند و بقیه را بترسانند...
منهتب مومیایی در موزهای سرد و نمور اسیر شده و از سرما میلرزد و دلش برای گرمای مطبوع مصر تنگ شده است...