در این کتاب زندگی و شخصیت و عقاید یونگ از دیدگاه نویسنده کتاب که یک روانپزشک انگلیسی است مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
در متن کتاب میخوانیم:“یونگ وابستگی فرد به دولت را که مشخصه زمانه او بود به هیچوجه سالم نمیدانست و میگفت”ملت دارد گوسفند میشود و هرروز بیش از پیش دارد به چوپانی که او را به طرف چراگاهی سرسبز میبرد دل میبندد. دیری نمیپاید که دارودسته چوپان به سرنیزه و خود چوپان به گرگ تبدیل میشود.طبع یونگ با نازیسم سازگار نبود. او با همه جنبشهای تودهای سر ستیز داشت، چون اینگونه جنبش ها مغایر ارزش اصلی روان فرد بودند.او از “ایسمها” بیزار بود و به عقیدههای جزمی به هر شکل و صورتی که بودند، دلبستگی نداشت.”