کتاب حاضر ابدا پژوهشی اروتیک در باب تجلیهای فراوان جنسیت نیست و هرگز قرار نبود چنین چیزی باشد. از قضاء هدف این پژوهش چیزی متفاوت و کاملا متضاد است: پژوهشی فلسفی و روانکاوانه در باب نقاط ساختاری ویژهای که این تجلیهای فراوان را به وجود میآورند و حتی ضروری میسازند. به بیان دیگرء کاملا معقول و منصفانه است که بگوییم در این کتاب من اصلا و ابدا (از جنسیت حرف نمیزنم). هیچگونه بحث و حرفهای آن چنانی درباره سکس و جنسیت را نمیتوان در اینجا یافت; چیزی در راستلای دانش (رفتار جنسی) دستگیر خواننده نخواهد شد; در حقیقتء پرسش حاکم بر سراسر کتاب این است: کدام بن بستها و تناقضهای هستی شناختی (کیفیتهای خاص) جنسیت را به وجود میآورند و ارزش گذاریهای فرهنگی متفاوت و انواع گوناگون تنظیمات تحمیلی بر جنسیتء از جمله - به تعبیر فوکو- تنظیم از راه تحریکء را ایجاد میکنند.