ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½


تولیدکننده


بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
1001 شب
  • 1,100,000 تومان
  • با تخفیف: 1,100,000 تومان
1001 شب 2 (2 جلدی)
  • 480,000 تومان
  • با تخفیف: 480,000 تومان
1001 شب 1 (2 جلدی)
  • 480,000 تومان
  • با تخفیف: 480,000 تومان

1001 شب

  • 1,100,000 تومان

هزار و یک‌شب مجموعه‌ای از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی است که با زبان‌های متعددی منتشر شده است. اکثر ماجراهای ‌آن در بغداد و ایران می‌گذرد و داستان‌های آن را از ریشه ایرانی دانسته‌اند که تحت تاثیر آثار هندی و عربی بوده است. اینکه داستان‌های هزار و یک‌شب مشخص و روشن باشند و تعداد آن‌ها دقیقا هزار و یک باشد چندان واقعی به نظر نمی‌رسد. نسخه کنونی فارسی را عبدالطیف طسوجی در زمان محمد شاه و پسرش ناصرالدین شاه به فارسی درآورد و به چاپ سنگی رسید. «هزار و یک‌شب» نامی است که از زمان ترجمه طسوجی در دوره قاجار شهرت یافته و نام قدیم آن هزار افسان بوده است. نخستین ترجمه هزار و یک‌شب به زبان‌های اروپایی در قرن شانزدهم میلادی به دست آنتوان گالان به فرانسوی درآمد و در سال 1704 میلادی منتشر شد. سر ریچارد برتون نخستین ترجمه انگلیسی این کتاب را در 1885 عرضه کرد. بورخس همه آثارش را مدیون هزار و یک‌شب می‌دانست و تاثیر آن بر بسیاری از نویسندگان معروف جهان از جمله جیمز جویس انکار ناپذیر است. کتاب حاضر با کاغذ گراف چاپ شده است و فونت نوشتاری آن تایپ می‌باشد.

1001 شب 2 (2 جلدی)

  • 480,000 تومان

چون شب چهاردهم برآمد گفت:‌ ای ملک جوان‌بخت، آن گدای یک‌چشم گفت: ای خاتون چون دختر ملک با کارد دایره کشید و طلسماتی بر آن نوشت و فسونی چند بخواند. دیدیم که قصر تاریک شد و عفریت پدیدار شد. همگی هراسان گشتیم. دختر ملک به او گفت: لا اهلا ولا سهلا. عفریت بصورت شیری پاسخ داد که ای خیانت‌کار چگونه عهد فراموش کردی و پیمان بشکستی. آخر من و تو پیمان بربسته بودیم که هیچ یک دیگری را نیازاریم. حال که تو خلاف کردی آماداه باش.

1001 شب 1 (2 جلدی)

  • 480,000 تومان

چون شب چهاردهم برآمد گفت:‌ ای ملک جوان‌بخت، آن گدای یک‌چشم گفت: ای خاتون چون دختر ملک با کارد دایره کشید و طلسماتی بر آن نوشت و فسونی چند بخواند. دیدیم که قصر تاریک شد و عفریت پدیدار شد. همگی هراسان گشتیم. دختر ملک به او گفت: لا اهلا ولا سهلا. عفریت بصورت شیری پاسخ داد که ای خیانت‌کار چگونه عهد فراموش کردی و پیمان بشکستی. آخر من و تو پیمان بربسته بودیم که هیچ یک دیگری را نیازاریم. حال که تو خلاف کردی آماداه باش.

صفحه‌ی 1