گروس عبدالملکیان


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
گزینه اشعار گروس عبدالملکیان
  • همراه با تخفیف
  • 85,000 تومان
  • با تخفیف: 72,250 تومان
هر 2 نیمه ماه تاریک است (مجموعه شعر)
  • 70,000 تومان
  • با تخفیف: 70,000 تومان
رنگ‌های رفته دنیا (مجموعه شعر)
  • 52,000 تومان
  • با تخفیف: 52,000 تومان
پذیرفتن (مجموعه شعر)
  • 58,000 تومان
  • با تخفیف: 58,000 تومان
حفره‌ها (مجموعه شعر)
  • 38,000 تومان
  • با تخفیف: 38,000 تومان
سطرها در تاریکی جا عوض می‌کنند (مجموعه شعر)
  • 35,000 تومان
  • با تخفیف: 35,000 تومان

گزینه اشعار گروس عبدالملکیان

  • 85,000 تومان

کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچ‌کس به خانه‌اش نمی‌رسد

هر 2 نیمه ماه تاریک است (مجموعه شعر)

  • 70,000 تومان

یک لحظه مکث کرد خیال. وگرنه از پل گذشته بودیم و حالا داشتیم. برای همه چیز دست تکان می‌دادیم. من اما روبه‌روی شهری ایستاده‌ام. که نای ایستادن ندارد. و نیم‌رخ ماه بر شبش سوراخ است. و رد پاهای تو. در هزار کوچه‌اش سوراخ است. و جای لب‌هایت بر پیشانی‌ام سوراخ است. کلید را در جمجمه‌ام بچرخان و. داخل شو. به آغوش اعصابم بیا. در تاریکی سرم بنشین. اتاق را بگرد. و هر چه را که سال‌هاست پنهان کرده‌ام. از دهانم بیرون بریز. پرده‌ها را کنار بزن. چشم‌ها را بشکن. و متن را از نقطه‌ای که در آن اسیر شده. آزاد کن.

رنگ‌های رفته دنیا (مجموعه شعر)

  • 52,000 تومان

فرقی نمی‌کند، که در دست‌های شما بوده، یا در سینه‌های ما، در مشت‌های ما باشد، یا بر گرده‌های شما. خواب این خنجر، مرا دیوانه کرده است.

پذیرفتن (مجموعه شعر)

  • 58,000 تومان

آخرین پرنده را هم رها کرده‌ام. اما هنوز غمگینم. چیزی. در این قفس خالی هست. که آزاد نمی‌شود...

حفره‌ها (مجموعه شعر)

  • 38,000 تومان

دره‌ها گلوله خورده‌اند جنگل گلوله خورده است خون همین حالا دارد در انارها جمع می‌شود من اما بر تپه‌ای نشسته‌ام بهمن کوچک دود می‌کنم...

سطرها در تاریکی جا عوض می‌کنند (مجموعه شعر)

  • 35,000 تومان

با چشم‌های زرد پاییز در ایوان خانه نشسته بود و من به پرندگانی پیر فکر می‌کردم که دیگر هیچ کوچی از مرگ دورشان نخواهد کرد به اینکه تنها چند پله‌ایم در فاصله دو پاگرد و نبض دست‌هایم تیک‌تاک بمبی است که زمان انفجارش را پنهان کرده.... پاییز در ایوان خانه نشسته است و من به دست‌های خاک فکر می‌کنم که حتی اگر تمام جنازه‌ها را بپوشاند موهای تو چون گندم‌زاری از لای انگشت‌هایش بیرون می‌زند

صفحه‌ی 1