در دنیایی که هر کسی به هر بهایی برای بقایش میجنگد، در مورد رفتار کسانی که تصمیم میگیرند بمیرند چه قضاوتی میتوان کرد؟ هیچکس نمیتواند قضاوت کند، زیرا هر کسی وسعت رنج خودش، و میزان فقدان معنای زندگی خودش را میشناسد.
ـ دیوانه بمانید اما مانند عاقلان رفتار کنید، خطر متفاوت بودن را بپذیرید اما بدون توجه متفاوت باشید.
ـ آگاهی از زمان مرگ، ما را تشویق میکند تا بیشتر زندگی کنیم.
ـ مردم هیچگاه با شنیدن، چیزی نمیآموزند، باید خودشان آن را تجربه کنند، اگر زندگی کنی، خداوند با تو زندگی خواهد کرد.
ـ چشمهای باش که همیشه جاریست و نه چاهی که کارش انبار کردن آب است.
داستان در مورد ورونیکا، دختر بیست و چهار ساله اسلوونیاییست که علیرغم زندگی نرمالش تصمیم به خودکشی میگیرد. این رمان تا حدودی بر اساس تجربههای شخصی نویسنده است، داستان حاوی این پیام است (عقلانیت انبوهی از دیوانگیهاست).