فاکس: [میخواند]: «باد بر فراز دشت میوزد... اما نه باد تغییر... بادی به مانند آنکه نویدش را داده بودند، زبالههای جهان را میگرداند و میگرداند... و هزار سال...» ببین ولی من جای تو بودم فقط سرسری نمیخوندمشها، من میساختمش.
گولد: فکر خوبیه.
فاکس: آبروی تمدن غرب رو میبرم.
گولد: ... بهترین زمانه واسه این کار.
فاکس: چرا نمیسازیش؟