قرن سیزدهم دورهای پرتلاطم در آناتولی بود، در بحبوحه این هرج و مرجها، دانشمند برجسته مسلمانی زندگی میکرد که او را به نام جلالالدین رومی میشناختند. جلالالدین، که بسیاری لقب مولانا - خداوندگار - را به او داده بودند، در آن دیار و سرزمینهای دیگر، پیروان بسیاری داشت و مسلمانان او را چراغ هدایت خود میدانستند. در سال 1244، مولانا با شمس تبریزی آشنا شد - درویشی خانه به دوش که روش زندگی غیرمتعارفی داشت و بیانیههای بدعتگذارانهای را از خود ارائه میداد. این آشنایی مقدمهای بود بر یک رابطه دوستانه محکم و منحصر به فردی که در قرون بعد صوفیها آن را به رسیدن دو اقیانوس به یکدیگر تشبیه کردند.