مشکل میتوان اوژن یونسکو را، بهتر از اوژن یونسکو تفسیر کرد. اوژن یونسکو، زاییده دنیای رهایی و تخیل خویشتن است که بیپیچ قید و بندی، با نگاهی گزنده و مضحک دنیا را به تصویر میکشاند. با نقب به خود و به من و به تو و دیگری، دنیا را میگوید و درباره نوشتههایش میگوید:
وسوسههای متناقض یا مکمل مرا به نوشتن وامی دارد: میل به قدرت، نفرت، میل به بخشوده شدن، عشق، دلهره، دلتنگی، سرگشتگی، اعتماد به نفس، عدم اعتماد به نفس، اطمینان به آنچه تایید میکنم، نیاز وافر به آگاهی، نیاز وافر به آگاهی دادن، تواضع، تفریح!!! اما اگر برای تفریح، این مشقت، این خستگی غیرقابل تحمل، زمانی که کار میکنم، از برای چیست؟
مسلما نوشتن نمایشنامه کار بسیار دشواری است. باید جان کند. باید قلم به دست گرفت که بسیار سنگین است...