... مردم انگلیس گمان میکردند که آزادند، ولی از همه آنها جز برای یک منظور و مقصود استفاده نمیشد و آن بردگی کردن برای اشراف و کلیسا بود. به این معنی که جان بکنند و خون بخورند تا اینها زنده بمانند، گرسنگی بکشند تا اینها خوب بخورند، رنج ببرند و کار بکنند تا اینها به عیش و عشرت بپردازند، با فقر و تنگدستی دمساز باشند تا اینها جامههای فاخر و گوهرهای گرانبها به بر کنند، مالیات بپردازند تا اینها نپردازند، سراسر عمر چربزبانی و چاپلوسی کنند تا اینها با نخوت و غرور بخرامند و خود را خدایان روی زمین بپندارند...