بیش از چهار قرن است که از پیشرفت علم میگذرد و اکثر فلاسفه و دانشمندان حرفهای درباره اعتبار فلسفه طبیعتگرایی همچنان بحث و تبادل نظر میکنند. شون کارول نه تنها یکی از فیزیکدانان نظری نامدار روزگاران ماست، فیلسوف نیز هست و از بنیانگذاران و حامیان مکتب فلسفی نوپای طبیعتگرایی شاعرانه است.
در فلسفه طبیعتگرایی باور بر این است که قلمرو واحدی برای هستی وجود دارد و آن هم جهان طبیعی است. «شاعرانه» نیز از این بابت که راههای گوناگونی برای تبیین سازوکارهای جهان طبیعی وجود دارد. اصول بنیادین این سازوکارها، بیطرفانه هستند و مو لای درزشان نمیرود.
اجزای تشکیلدهنده میکروسکوپیک ماده بیجان که قوانین فیزیک بر آنها حاکم است، در ساختارهای پیچیدهای گرد هم میآیند و انسانهای هوشمند، احساساتی، و آگاه را شکل میدهند. در کتاب تصویر بزرگ، شون کارول با اتکاء به دانش علمی و بهعنوان یکی از فیلسوفان طبیعتگرای شاعرانه، به تعدادی از پرسشهای دشوار همه دوران پاسخ میدهد.
آزادی اراده: اگر انسان مجموعههایی از ذرات است که از قوانین فیزیک پیروی میکنند، آیا معنی دارد که حق انتخاب داشته باشد؟
اخلاق: منشاء درست و غلط چیست و آیا برای تمایز میان درست و غلط معیارهای عینی داریم؟
معنی: چرا ما هستیم؟ آیا تأییدی منطقی بر هستی انسان وجود دارد؟
هدف: آیا مفاهیم تکنولوژیکی در توصیف ما از پدیدههای طبیعی نقش مفیدی دارند؟
شناختشناسی: آیا علم تنها روش کشف دانش راستین است؟
پیدایش: آیا تقلیلگرایی بهترین روش درک سامانههای پیچیده است، یا سطوح مختلفی از توصیف نیز در این امر سهم دارند؟
آگاهی: پدیدههای مربوط به آگاهی چگونه از رفتار جمعی ماده بیجان پدید میآیند؟
تکامل: آیا ایدههای انتخاب طبیعی را میتوان به رشتههایی غیر از زیستشناسی تعمیم داد، یا باید تکامل را یکی از زیرشاخههای نظریه کلیتری از سامانههای پیچیده به حساب آورد؟
جبریگرایی: با توجه به عدمقطعیت کوانتومی و نظریه آشوب، آینده تا چه اندازه جبری است؟