دلم میخواهد ببینم آیا حالا میتوانم از اسبهایی که دارند آب مینوشند و خیلی هم زیبا هستند بگذرم. قوه درکم را هم دیگر نمیخواهم زیرا زیبایی را میسازد و آیا میتوانم از آسمانی که در ابرها تکان میخورد بگذرم؟ و از گلها؟ عشق زیبا را نمیخواهم. نوری نیمهشده را نمیخواهم، یک صورت خوشریخت نمیخواهم، امر بیانشدنی را نمیخواهم. امر ناگفتنی را میخواهم. امر ناانسانی موجود در انسان را میخواهم؛ نه، خطرناک نیست، چرا که آدم در هر حال آدم است، لازم نیست برایش تقلا کند: این که بخواهم انسان باشم به نظرم بیش از اندازه زیبا است.