کتاب «دوستهای من، عشقهای من» در سال ۲۰۰۶ به چاپ رسید. این کتاب ماجرای دو دوست را، به نامهای آنتوان و ماتیا، روایت میکند که از دوران کودکی دوستان صمیمی یکدیگر بودهاند و بعد از ازدواج نیز رابطهی خود را حفظ کرده و روابط خانوادگی صمیمی با هم دارند. حالا هر دو از همسران خود جدا شدهاند و بهتنهایی فرزندان خود را بزرگ میکنند. ماتیا در لندن یک کتابفروشی باز کرده و آنتوان یک شرکت طراحی داخل ساختمان دارد.
کتاب «دوستهای من، عشقهای من» کتابی اجتماعی است که از دوستیهای پایدار و روابط صمیمی انسانها صحبت میکند که در همه حال کنار هم هستند و همیشه دست هم را میگیرند و یکدیگر را بلند میکنند و مسائل و مشکلات را با هم سپری میکنند.