قطعا همهی ما در چنین موقعیتی قرار گرفتهایم: در چرخهای از چه میشد اگرها گیر افتادهایم. بارها پیش آمده که بر اثر تردید و ناتوانی در تصمیمگیری به ستوه آمدهایم یا از ترس اینکه تصمیمی اشتباه اتخاذ کنیم دچار فلج تحلیلی شدهایم. هیچکس دلش نمیخواهد ذهنش درگیر بیشاندیشی باشد. اما انگار پایان دادن به این جریانات فکری آزاردهنده دست ما نیست و گرایش به بیشاندیشی در وجود همهی ما نهادینه شده است. گویی راه گریزی برای رهایی از نشخوارهای فکری وجود ندارد. اما آیا واقعا اینگونه است؟
ان بوگل به این سوال پاسخ منفی میدهد. نه تنها میتوانیم بر الگوهای فکری منفی که تکراری، ناسالم و غیرمفید هستند غلبه کنیم، بلکه میتوانیم الگوهای فکری مثبت را که آرامش، لذت و عشق بیشتری به زندگی ما میآورند نیز جایگزین کنیم.