همه چیز از زنگ انشاء شروع شد. یک روز آقای خیلی محترمی که شبیه پرفسورها بود به مدرسه آمد و از بچهها خواست انشایی با این موضوع بنویسند: «اگر من نمایندهی شورای شهر بودم چه میکردم؟»
و طبق معمول ماشا که هر کاری را بیشتر از درس خواندن دوست داشت، انشایی نوشت که پرفسور بارینوف را حیرتزده کرد.
و این طوری بود که ماشا به عنوان نماینده بخش بهسازی شورای شهر موظف شد به کارخانهها و مزارع و خیاطخانهها و هرجایی که کار و کاسبی در آن کساد بود سر بزند و به آنجا سر و سامانی بدهد. ماشا که از عهده حل یک مساله ساده ریاضی و نوشتن یک دیکته بیغلط برنمیآید حالا باید مشکلات یک کشور را حل کند. و به نظر هم حسابی موفق شده، اما راز موفقیت ماشا کجاست؟
ادوارد اوسپنسکی نویسنده محبوب کودکان و نوجوانان روسیه است، او به دلیل همدلی با کودکان و نگاه کردن از زاویه دید کودکان به جهان و مسائلش بارها تمجید شده است.
داستانهای او به 25 زبان ترجمه شدهاند و ماشا از محبوبترین رمانهای اوست.