چه بسیارند آدمهای بااستعداد و توانمندی که سالهاست در آتش انفعال اسیرند و پای رفتن ندارند. علیرغم همه تواناییهایشان، آنچه آنها با نگاه کردن به زندگیشان میبینند، افسوس دستاوردهایی است که همیشه آرزو داشتند، اما وقتی به موفقیت، شهرت، ثروت و بهطور کلی تحقق رویاهایشان فکر میکنند، ناگهان احساساتی چون اضطراب، گناه، شرم و ناامنی بر آنها میتازند . یافتن هدف زندگی و تحقق بخشیدن به آن غریزهای است مشترک در بین همه ما. با وجود این، اغلب زندگیای را در پیش میگیریم که خانواده، دوستان و جامعه از ما توقع دارند. احساس گناه و تعهد نابجا میتوانند به ما القا کنند که استحقاق رسیدن به رویاهایمان را نداریم و تردید درونی نیز به خاطر تلاش برای رسیدن به آیندهای بهتر ترس به دلمان میاندازد. هر یک از ما خود حقیقی منحصربهفرد و قابلاعتمادی درونمان داریم که با آن صدای نحیفش هدایتگر رشد و راهنمای رسیدن به خود مقدرمان است. وقتی ما به عطش بیامان او برای رسیدن به آرزوها پاسخ دهیم، شاهد شادی و رضایت بیشتری در تجربیات و روابطمان خواهیم بود. با رسیدن به درکی از ریشههای ترسها، ناکامی و حس تعهدی که رویاها و تلاشهای ما را در نطفه خفه میکنند، قادر خواهیم بود خود را از بند احساساتی که مانع پیشرفتمان هستند برهانیم. در کتاب خود مقدر، دکتر لینزی گیبسون نقشه راهی کاربردی را از دل عادتهای قدیمی بیرون میکشد و به ما نشان میدهد چگونه اضطرابمان را فروبنشانیم. با کمک این اثر تأثیرگذار قادر به شناسایی و غلبه بر منابع گولزنندهای خواهیم بود که عامل خودویرانگریمان هستند و خواهیم دید که چگونه میتوانیم هدف حقیقی زندگی را کشف کنیم و تبدیل به همان کسی بشویم که همیشه آرزویش را داشتهایم.