جستجو نتیجهای نداشت
نتیجه جستجو
از
تا
اسکار مو را دوست دارد و مو اسکار را. آن‌ها بهترین دوستان یکدیگر هستند. آن‌ها با هم به جاهای دوردست پرواز می‌کنند. حالا بگو تو چه کسی را دوست داری؟
بلا، آنا را خیلی دوست دارد آن‌قدر که می‌خواهد درست مثل آنا باشد و از همه‌ی کارهای او تقلید کند. اما آنا از کار او خوشش نمی‌آید. کلویی هم دوست دارد از بلا تقلید کند. گاهی وقت‌ها آن‌ها دوست دارند ازیکدیگر تقلید کنند. اما گاهی هم اصلا از هیچ‌کس تقلید نمی‌کنند.
ببر خواب است اما ای‌وای! جلوی راه را گرفته! حالا حیوان‌ها چه‌طور می‌توانند بدون بیدار کردن ببر، بروند آن طرف؟ کار خیلی سختی است. تو می‌توانی کمکشان کنی؟
تیلی خانم فکر می‌کند فیل دیگری دیده. یعنی او یک دوست جدید است؟ آقا تانکه فکر می‌کند تانک دیگری دیده. یعنی او دشمن است؟ وقتی آن‌ها همدیگر را می‌بینند، چه اتفاقی می‌افتد؟ این قصه بامزه و شیرین ما را به دوستی تشویق می‌کند، نه جنگ.
روباه زندگى طولانى و شادى را پشت سر گذاشته بود ولى حالا دیگر خسته شده بود. براى آخرین بار به جنگلى که در آن بزرگ شده بود نگاه کرد، چشم‌هایش را بست و براى همیشه به خواب رفت.
اسکار عاشق بوی بهار، مزه‌ی گیلاس‌های قرمز و شیرین، و سنگریزه‌ی دوست‌داشتنی‌اش است. با اسکار در دنیای زیبای اطرافش هم سفر شوید.