پرسش از ماهیت انسان و کیستی و چیستی او پرسشی به درازای تفکر بشری است و علیرغم پیشرفتهای شگرف در همۀ حیطههای دانش بشر، پرسشهای بنیادین، همچون طبیعت، تربیت و جبر و اختیار حلنشده و پاسخی شایسته و بایسته و مورد توافق دریافت نکردهاند و انسان همچنان موجودی ناشناخته باقی مانده است!
هر بار که با گسترش دانش در حوزهای، امیدها برای رسیدن به پاسخی قطعی افزایش یافته، با عمیقتر شدن دانش در همان حیطه، پرسشهای قبلی در سطحی پیچیدهتر مجدداً مطرح شده است. نمونههای اخیر این ادعا را میتوان در پیشرفتهای شگفتانگیز علوم اعصاب و ژنتیک، که موضوع کتاب «آیا ما بردۀ ژنهایمان هستیم؟» است، بهخوبی مشاهده کرد. گویی آدمی، این موجود پرسشگر، در گردباد پرسشگریهای مداوم و پیوستۀ خود هر بار از جایی که هست برگرفته و به سطحی بسیار بالاتر پرتاب میشود.