برای قرون متمادی قوانین آسمانی مذهبی و سنتهای زمینی اجتماع موانعی بر سر راه عشق تصور میشد. از این رو سراسر تاریخ ادبیات و فرهنگ جهان پر بود از عشاق ناکام و عشقهای نافرجام . قرن بیستم هرچند قرن زوال سنتهای پدرسالارانه ، نظامهای مذهبی و جوامع قبیلهای نام گرفت با این حال انسان قرن بیستم تنهاتر از همیشه بود. عشق در زمانه تنهایی کاوشی است بر مبنای روانکاوی فرویدی _ لکانی در باب دستهای از بنیادیترین و همزمان پیچیدهترین مفاهیم همبسته : جنسیت ، عشق و قدرت.