داستان اسکار و خانم صورتی نامههای پسر بچهی ده سالهیی است به خدا. این نامهها را خانم صورتی که هر روز در بیمارستان کودکان با او دیدار میکند یافته است. نامهها توصیف دوازده روز از زندگی شوخیوار و شاعرانهی اسکار است. دوازده روز پر از آدمهای مضحک و متاثر کننده.
این دوازده روز شاید واپسین روزها باشد، اما به لطف ((مامان صورتی)) که پیوند عاشقانهیی با اسکار کوچولو برقرار میسازد، روزهای افسانهیی خواهد شد.