در روانکاوی نظریهای عمومی درباره عملکرد روانی انسان مطرح میشود که عقده ادیپ از ارکان اساسی آن است. این عقده همچنین از شناختهشدهترین مفاهیم روانکاوانه برای عامه مردم، و در عین حال، یکی از سادهانگاشتهشدهترین آنهاست.
روانکاوی، دانش مفاهیم غیرقطعی، فتوحات مبهم زیادی به خود دیده است. برخی اصطلاحات به کار رفته در این دانش وارد زبان عامیانه شده و امروزه رنگ و بویی متفاوت به خود گرفتهاند. این حلشدگی در زبان روزمره، مفاهیم مورد نظر را کمرنگ میسازد و آنها را به شکل واحدهایی در عین حال مبهم و اغراقآمیز در می آورد که روانکاوان دیگر صحتشان را تضمین نخواهند کرد.
در عادیترین گفتگوها، واژه عقده به تنهایی برای اشاره به جنبه مشکلدار یک شخصیت به کار می رود؛ در حال حاضر جمله تو عقده ای هستی یعنی اعتماد به نفس نداری، به شکلی رقت بار درگیر موانع درونی خود هستی.