جولیوس وینسام تیراندازی ماهر و منزوی است که تقریبا تمام عمرش را به دور از انسانها سپری کرده است و در کلبهای دورافتاده در جنگلهای مِین به همراه سگی که تنها همدم اوست زندگی میکند، اما سگش را در اثر شلیک گلوله شکارچیان از دست میدهد و از پیش هم تنهاتر می شود. شخصیت جولیوس وینسام در عین سادگی مرموز و پیچیده است. او که با گلها و حیوانات در نهایت ملایمت و مهربانی رفتار میکند با از دست دادن سگش به یاد فقدانهای تلخی میافتد که در گذشته تجربه کرده، قلبش به سردی و سختی زمستانهای مین میشود و درصدد انتقام برمیآید اما...