خوشبختانه هاراس دستان نیرومندی داشت و به خوبی در آن جاده دشوار رانندگی میکرد... جادهیی که هر چه پیشتر میرفتیم ناهموارتر و باتلاقیتر میشد!... خودرو مدام از این دستانداز به آن دستانداز دیگر میافتاد و با آن تنه بزرگش به پرواز درمیآمد و گاه شتابان و گاهی آرامتر از روی چالهها میپرید!...